پرونده کلاسه 140268920006058494 شعبه 82 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید صدر تهران تصمیم نهایی
140268390018998200 شماره —————-
خواهان آقای ———– فرزند ————با وکالت ————- فرزند ————– به نشانی استان تهران ————

خوانده آقای ————– فرزند ———— با وکالت آقای محمد مهاجری فرزند علی اصغر به نشانی استان تهران – شهرستان تهران – تهران – خیابان مطهری، میرزای شیرازی

خواسته:

اعلام بطلان معامله

رای دادگاه

در خصوص دادخواست ———- با وکالت بعدی —— به طرفیت ———- با وکالت محمد مهاجری بخواسته اعلام بطلان عقد بیع مورخه 1395/01/09 بلحاظ مجهول بودن ثمن معامله به انضمام خسارات دادرسی وکیل خواهان در شرح خواسته بیان داشته طبق قرارداد و سند عادی که به پیوست تقدیم میگردد عقد بیع باطلی در مورخ 1395/1/9 بین موكل اینجانب مصطفی غلام زاده به عنوان فروشنده و آقای به عنوان خریدار در مورد یك واحد آپارتمان مسکونی صورت پذیرفته است و علت بطلان عقد مذكور آن است که مبلغ و میزان ثمن معامله به هیچ عنوان تعیین نگردیده است و لذا کاملا مجهول است و نتیجتا موجب غرری شدن معامله مذکور گردیده است.

این مدعا کاملا از متن قرارداد فوق الاشاره روشن است چرا که بدون تعیین و معین نمودن مبلغ ثمن معامله، صرفا به صورت مبهم اشاره گردیده که مبلغ ثمن معامله در پروژه های شراكتی فیما بین تهاتر گردید. حال آنکه نه پروژه ها مشخص است و نه مطالبات حاصل از پروژهها و نه درصد مطالبات به عنوان ثمن و در نتیجه مبلغ و میزان ثمن معامله نیز به هیچوجه معین نشده است. افزون بر این در زمان عقد قرارداد مذکور، اساسا آپارتمانی وجود نداشته است و لذا مثمن نیز مجهول و ناموجود بوده است. لذا مستندا به ماده 190 قانون مدنی استماع خواسته و اعلام بطلان به شرح ستون خواسته از محضر دادگاه مورد استدعاست.

وکیل خوانده در مقام دفاع توضیح داده نخست عدم ذكر ثمن معامله در نص مبایعه نامه به معنای مجهول بودن ثمن معامله نیست خواهان در دادخواست خویش مدعی آن گردیده است که ثمن معامله به هیچ عنوان تعیین نگردیده است و لذا کاملاً مجهول است؛ در حالی که در مبایعه نامه مورخ 9-1-1395 فیمابین آقای ———– و ————- صراحتاً ذکر گردیده است که مبلغ ثمن معامله در پروژه های شراكتی فیمابین تهاتر گردید …» و مشخص نیست که عبارت استفاده شده در دادخواست از لحاظ حقوقی با چه مقصودی بیان گردیده است.

منطوق عبارات مندرج در قرارداد فیمابین طرفین، صراحتاً اعلام نموده است که تهاتر قراردادی فیمابین طرفین با علم و اراده و آگاهی ایشان از محل پروژه های شراكتی فیمابین تهاتر گردیده است. استفاده از فعل ماضی گردید» حاکی از وقوع تهاتر قراردادی فیمابین طرفین است. همانگونه که آن مقام محترم مستحضر است تهاتر اعم از تهاتر قهری، قضایی یا قراردادی بدون علم و آگاهی طرفین از میزان بستانکاری و دیون خویش امکان پذیر نیست. علی الخصوص تهاتر قراردادی به جهت آنکه به صورت خود به خودی ایجاد نمیگردد و جز اراده ی طرفین در آن نقش ندارد علم و آگاهی فروشنده بر مبلغ تهاتر شده محرز و مسلم است؛

همچنین شایان ذکر است که صرف عدم ذکر مبلغ ثمن معامله به منزله ی مجهول بودن آن نیست. معین بودن ثمن برای طرفین معامله امری محتوم است که در صورت نامعین بودن معامله غرری خواهد گردید، ولی در مانحن فیه فروشنده با امضای خویش در راستای تهاتر قراردادی صراحتاً علم خویش به میزان ثمن معامله را در مقابل یك واحد مسكونی مورد پذیرش قرار داده است و جهل به عوضین وجود ندارد. در حقیقت فروشنده در زمان انعقاد معامله با تراضی خویش مبلغ بستانكاری خریدار را به میزان یک واحد آپارتمان (120) متر مربع دانسته است و این میزان بدهی خویش را با تهاتر قراردادی ایفاء نموده است.

دادنامه های قطعی الصدور به شماره 9309982920500356 مورخ 17-11-1394 پیوست شماره (3) و شماره 9409982218200086 مورخ 16-12-1394 پیوست شماره (4) به نیکی حاکی از آن است که عدم ذکر مبلغ ثمن در مبایعه نامه ملاك علم طرفین عقد به عوضین نیست و عدم ذكر ثمن معامله الزوماً به منزله ی جهل به ثمن نیست. دوم تعیین مؤكَّد ثمن در قرارداد متعاقب فیمابین طرفین و انتقال مبیع به اختیار خریدار به شخص ثالث به موجب قرارداد استنادی خواهان موضوع معامله در تاریخ 9-1-1395 به خریدار منتقل گردید و در تاریخ 12-10-1395 یعنی حدود ده ماه پس از انعقاد این مبایعه نامه شخص فروشنده به همان گونه که عرف معاملات پس از تنظیم مبایعه نامه ی عادی است جهت تنظیم مبایعه نامه ی دارای کدرهگیری پیوست شماره (5) به مشاور املاك مراجعه نموده است و به درخواست خوانده که در قسمت توضیحات مبایعه نامه مندرج است، ملک را با علم و آگاهی فروشنده بالمباشره از سوی شخص ایشان به خانم سحر ترکمان همسر) شرعی و قانونی خوانده ی (دعوا انتقال داده است. در بند (3-1) ماده (3) مبایعه نامه موصوف مربوط به ثمن معامله مبلغ سه میلیارد ریال به صورت مقطوع ذکر گردیده است که به صورت دست نوشت در همان قسمت مذکور گردیده است که کل مبلغ قرارداد با فروشنده تهاتر گردیده و تسویه شده است.

عبارت تسویه شده است.» صراحتاً اقرار فروشنده بر دریافت ثمن معامله است که با فرض اقرار فروشنده به دریافت ثمن معامله، ادعای بطلان معامله امری بلاوجه خواهد بود دادنامه های قطعی الصدور شماره 9309970223200880 مورخ 26-7-1393 و شماره 9309970223201425 مورخ 21-11-1393- پیوست شماره 6 و 7) ذكر مبلغ ثمن معامله پس از مبایعه نامه ادعایی از سوی خواهان پس از مدتی از انعقاد مبایعه نامه ی نخست صراحتاً دلالت بر علم و آگاهی وی بر میزان بدهکاری خویش در پروژه های مشاركتی فیمابین طرفین مینماید که مؤكداً بر آن تصریح گردیده است؛

بنابراین ذکر مبلغ ثمن معامله در مبایعه نامه مورخ 12-10-1395 حاکی از علم سابق خواهان بر مبلغ بستانكاری و بدهکاری خویش و تحقق تهاتر اختیاری بوده است. سوم عدم وجود جهل به عوضین و استلزامات عقلی غرری پنداشتن معامله در مبایعه نامه ادعایی از سوی خواهان عدم ذكر ثمن معامله به منزله ی عدم تعیین ثمن و عدم علم فروشنده به ثمن معامله نبوده است و موجبات جهالت به عوضین را فراهم نیاورده است. استناد به غرری بودن معامله در مانحن فیه از لحاظ حقوقی صحیح نیست؛ چه آنکه اشخاص بستانکار و بدهکار بر میزان طلب و دیون خویش علم و آگاهی تفصیلی دارند و اقدام به تهاتر اختیاری صراحتاً این علم را اثبات مینماید؛ بنابراین غرری بودن معامله به منزله ی آن است که شخص نمیداند که چه مالی را در مقابل چه میزانی به فروش رسانیده است؛ در حالی که ثمن معامله حین البیع برای طرفین قطعی و یقینی بوده است و موضوع از مصادیق معاملات غرری محسوب نمیگردد واگذاری تعیین ثمن معامله به شخص ثالث منوط نمودن میزان ثمن به قیمت ارز و سکه و تورم اقتصادی از مصادیق غرری محسوب داشتن یك بیع است که هیچیك از موارد معنونه در قرارداد حاضر وجود ندارد.

چهارم تنظیم صورت جلسات مؤخر بر قرارداد دال بر غرری نبودن معامله است. شخص خواهان در تاریخ 1397-11-28 در حدود بیش از دو سال از زمان انعقاد معامله با تنظیم صورتجلسه ای پیوست شماره (8) تاریخ تحویل آپارتمان یادشده را شهریور ماه سال 1399 اعلام نموده است و خسارت تأخیر در تحویل مبیع را نیز ذکر نموده است و به امضای خویش رسانیده است. پرسشی که از خواهان محترم مطروح میدارد آن است که عدم تعیین ثمن معامله و غرری بودن آن چه زمانی بر شخص احراز میگردد؟ آیا پس از هفت سال از زمان وقوع معامله و شکایت خوانده و همسر ایشان در خصوص الزام به تحویل و تسليم مبيع و الزام به اخذ پایان کار و الزام به اخذ صورتمجلس تفكيكي و محکوم نمودن شخص خواهان بر ايفاي تعهدات خویش علم بر غرري بودن معامله محرز گردیده است؟

پايبندي خواهان بر تعهدات خویش تا پیش از طرح شکايت حقوقي الزام به تحویل و تسليم مبيع و تعیین خسارت تأخیر در تحويل جملگی حاکی از آن است که خواهان با برقراري رابطه ي تساوي فيمابين عدم ذكر ثمن در مبایعه نامه با مجهول بودن آن به عنوان آخرین حربه به دنبال اقدامات تلافی جویانه در راستاي توجيه عدم انجام تعهدات خویش است. با عنایت به جامع اوراق و محتویات پرونده و استماع اظهارات وكلاى طرفین و با امعان نظر در مفاد مبايعه نامه عادی فی مابین که در قسمت ثمن معامله چنین قید شده مبلغ ثمن معامله در پروژه های شرکتی فی مابین تهاتر گردید نظر به اینکه تعریف عقد بیع در ماده 338 قانون مدنی عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم و معلوم بودن ثمن علم متبايعين بر ثمن و عوض معامله بوده و در موضوع عقد بيع بين طرفين ثمن معامله در حقیقت مبلغ بستانکاری خریدار را به میزان یک واحد آپارتمان 120 متر مربع داشته و این میزان بدهی خویش را با تهاتر قراردادی ایفا نموده است.

فلذا ميزان عوض معلوم و معين في مابين طرفین قرارداد بوده و هیچ نوع جهلی که موجب جعل به عوضین باشد وجود ندارد که معاملات متعاقب بر پایه این عقد بیع نیز دلالت بر معلوم بودن ثمن معامله بوده است بنا به مراتب دادگاه دعوی خواهان را غیر وارد تشخیص حکم به بطلان دعوی صادر و اعلام می گردد رای صادره ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان می باشد.

مستشار دادگاه تجدید نظر تهران و دادرس مامور به خدمت در شعبه 82 دادگاه عمومی حقوقی تهران – عباسعلی شریفی

نمونه دادنامه تجدد نظر اعلام بطلان معامله

در ادامه نمونه دادنامه تجدیدنظر همین دادخواست قرار دارد. 

پرونده کلاسه 140268920006058494 شعبه 18 دادگاه تجدید نظر استان تهران تصمیم نهایی شماره ۱۴۰۳۶۸۳۹۰۰۳۸۷۱۱۳۷

تجدید نظرخواه ———-فرزند با وکالت خانم ———– فرزند ————

به نشانی استان تهران –

تجدید نظر خوانده آقای ——فرزند ——- با وکالت محمد مهاجری ——– فرزند ——- به نشانی تهران – شهرستان تهران – تهران – خیابان مطهري، ميرزاي شيرازي

تجدید نظر خواسته نسبت به دادنامه شماره ۸۲۰۰ مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۱۴ صادره از ناحیه شعبه ۸۲ دادگاه عمومی حقوقی تهران

گردشکار : دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و انجام مشاوره با استعانت از خداوند متعال ختم رسیدگی را اعلام و به شرح آتی مبادرت به صدور رای می نماید.

رای دادگاه»

تجدید نظر خواهی آقای با وکالت به طرفیت آقای نسبت به دادنامه شماره ۸۲۰۰ مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۱۴ صادره از ناحیه شعبه ۸۲ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر بطلان و بی حقى دعوى تجدید نظرخواه به خواسته اعلام بطلان عقد بيع مورخ ۱۳۹۵/۰۱/۰۹ به لحاظ مجهول بودن ثمن معامله به انضمام خسارت دادرسی صادر شده است و در مهلت مقرر قانونی مورد تجدید نظر خواهی قرار گرفته است نظر به ملاحظه اوراق و محتویات پرونده و امعان نظر به مصدق اسناد و مدارک تقدیمی طرفین و ارزیابی ادله اثباتی تجدید نظر خواه و بررسی دفاعیات تجدید نظرخوانده و توجهاً به استدلال موجه و موثر و قابل پذیرش دادگاه محترم نخستین که دلالت بر آگاهی و شناختن طرفین به عوضین موضوع معامله دارد و در بیع معوض و بر مبنای عرف جامعه عموماً همین روال معاملات افراد است و گذشت زمان قابل توجه و عدم اعتراض تجدید نظرخواه به اساس بیع دلالت بر عدم جهل وی نسبت به عوض معامله دارد بنابراین اعتراض وارد نمی باشد زیرا دادنامه تجدید نظرخواسته بر اساس محتویات پرونده و دلایل و مدارک ابرازی صحیحا و مطابق مقررات قانونی و خالی از هرگونه اشکال صادر شده و تجدید نظر خواه در این مرحله از رسیدگی دلیل یا مدرک قانع کننده و محکمه پسندی که نقض و بی اعتباری دادنامه معترض عنه را ایجاب کند ابراز ننموده و لایحه اعتراضيه متضمن جهت موجه نیست و تجدید نظر خواهی با هیچیک از شقوق ماده 348 قانون آئین دادرسی مدنی مطابقت ندارد . لذا دادگاه ادعای تجدید نظرخواه را وارد و محمول بر صحت تشخیص نداده دادنامه مورد اعتراض را منطبق با مقررات و اصول دادرسی میداند مستندا به ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی ، ضمن رد در خواست تجدید نظر خواهی دادنامه تجدید نظرخواسته را عینا تائید مینماید رای صادره قطعی است.

رئيس شعبه 18 دادگاه تجدید نظر استان تهران

مستشار دادگاه

این رای‌ها با وکالت دکتر محمد مهاجری وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس حقوقی صدا و سیما در مراجع قضایی اخذ شده‌اند. در صورت نیاز به وکیل بطلان معامله با محمد مهاجری وکیل پایه یک دادگستری با شماره ۰۹۱۰۸۵۹۵۶۱۰ تماس حاصل نمایید.